ای شامیان ز چشـم پیمبـر حیا کنید
کمتـر جفـا بـه عتـرت خیرالنسا کنید
در پیش داغدیــده نرقصیــد اینقــدر
شرم از علی، حیا ز رسـول خـدا کنید
تا چند طعن و خنده و دشنام بهتر است
مثـل حسین از تـن مـا سر جدا کنید
زخمزبان بس است! اگر بس نمیکنید
ما را به تیر و نیـزه و خنجـر فدا کنید
از بام اگـر به فرق زنان سنگ میزنید
ما حاضریـم، رحم بـه اطفـال ما کنید
گل گر نمیدهیـد به دلجـوییِ مریض
زنجیــر را ز گــردن بیمــار وا کنید
زهرا کنار محمـل زینب ستـاده است
بیشرمها! ز حضرت زهـرا حیـا کنید
مـا را بـرون بریــد ز کـوی یهودیـان
خود هرچه خواستید به عترت جفا کنید
مـا نیستیم خارجـی، اهل مدینـهایم
مـا را بـه نـام آل محمّـد صدا کنیـد
سـوز شمـا دمد ز مضـامین تـازهاش
ای خاندان وحی! به «میثم» دعا کنید
شاعر:غلامرضا سازگار
- پنج شنبه
- 30
- آذر
- 1391
- ساعت
- 6:38
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه