بند اول
یلِ نام آور قاسم ، شیرِ دلاور قاسم
یک نفره یه لشکر و،مافوق باور قاسم
شَمایلش بود ، مثاله مجتبی
رزم و قتاله او،شبیهِ مرتضی
بی زره و سپر،زد به دله عدو
لرزه فتاده بر زمینه کربلا
جلوه گاهه صفدره،خیلی هم با جگره
وارثه شجاعت و ، شاهکاره قمره
یاقاسم یاقاسم
بند دوم
هیبته حیدره توچشاش،ترسیده دشمن ازنگاش
ازرق شامی فهمیده،شتاب و قدرته ضربه هاش
میجوشه تو رگاش،خونه یله جمل
همچو حسن بُوَد ، فاتحِ هر جدل
ریخته بهم سپا،هه شام و کوفه رو
در نچجش شهادت اهلی من عسل
داماده اربابه ،گوهره نایابه
قاسمه تومیدون،یاابوترابه
یاقاسم یاقاسم
- یکشنبه
- 8
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 20:1
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه