بند اول
میسوزه پا تا به سرم(این دَم آخر3)
دارم میرم سوی جنان(کناره مادر3)
رفته اَمونم به خدا،از اَثره زهره جفا
چه بیقرارم
مادرمو صدا زدم،تو حُجره دست و پا زدم
با حاله زارم
جون میدهم با،دو دیده ی تَر
تو شهره غربت،با دله مضطر
(واویلتا2آه و واویلا3)
بند دوم
زَهره هَلاهِل به خدا(بُرده توانم3)
کجایی ای جواده من(بیا جوانم3)
خون میریزه از دهنم،یاده شه بی کفنم
میونه گودال
شده اسیره اشقیا، تنش به زیره دست و پا
که گَشته پامال
جدِّه غریبم،بی کس و بی یار
نیزه می‌خورد از،قوم ستمکار
(واویلتا2آه و واویلا3)
بند سوم
تا که نشستم رو زمین(باسوز و گریه3)
یادم اومد غُصه های ( عمه رقیه3)
تو دله شب زار و حزین،زَجر میکشیدِش رو زمین
به روی خارا
میزد تو پهلوش با لگد،بهش میگفت حرفای بَد
آه و واویلا
رقیه طفلی خیلی کتک خورد
قبلِ خرابه هزار دفعه مُرد
(واویلتا2آه و واویلا3)
- سه شنبه
- 10
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 22:22
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه