بند1
تا که صدای ،ادرک اخا رو ،از دور شنیدم
خدا میدونه ،من با چه زحمت ،اینجا
رسیدم
آه چه بلایی ، این بی حیا ها ،سرت آوردن
سرو رشیدم ،با دیدن تو ،یهو خمیدم
چشام درست میبینه؟شده دستای تو بریده
چشام درست میبینه ؟شده مشکت عباس ،دریده
چشام درست میبینه ؟بد زده فرق تو شکسته
چشام درست میبینه ؟ تو چشمت سه شعبه نشسته
آه ای علمدار رشیدِ لشکرم
پاشو باهم دیگه بریم تا به حرم
دارن میخندن بی حیا ها به اشکام
بی تو میاد خیلی بلا ها به سرم
پاشو ابالفضل پاشو ابالفضل
بند2
کناره جسمت،میاد صدای،ناله ی زهرا
با رفتن تو ، میره اسیری ، زینب کبری
ناموس حیدر،یه عده نامرد،چشمای هرزه
بعد از تو عباس،یاری ندارم،تنم میلرزه
از روی نی میبینی،آتیش خیمه ها رو عباس
از روی نی میبینی،غارت معجرا رو عباس
از روی نی میبینی،رقیه میره بینِ انظار
از روی نی میبینی،زینب و میبرن تو بازار
گوشه ی گودال جای مادرم میشه
ناقه ی عریان جای خواهرم میشه
وای از جسارت تو محله ی یهود
مشتو لگد نصیب دخترم میشه
پاشو ابالفضل پاشو ابالفضل
به قلم:
سید_ناصراسماعیل_نسب
الیاس_محمدشاهی
- پنج شنبه
- 12
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 22:36
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
الیاس محمدشاهی
ارسال دیدگاه