اى كه احمد مبتلاى روى توست
خرّمىِ باغ زهرا بوى توست
اى تمام اهل عالم سائلت
لعن و نفرینِ خدا بر قاتلت
اى كه علم از تو دو عالم یافتند
از چه رو قلب تو را بشكافتند
دور از رسم مودّت ماندهاند
مردم جاهل یهودت خواندهاند
اشك صادق در غمت جارى شده
گوییا زهر عدو كارى شده
استخوان هاى تو را فرسودهاند
از چه پاهایت ورم بنمودهاند
اى شده رخسار پُر نور تو زرد
كى توان درك غریبى تو كرد
باز برخیز اى عزیز مصطفى!
گو تو یا زهرا به امید شفا
آبروى هر دو عالم اسم توست
رخت احرامت كفن بر جسم توست
شاعر:جواد حیدری
- یکشنبه
- 3
- دی
- 1391
- ساعت
- 17:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
جواد حیدری
ارسال دیدگاه