این ماتمی که باز در عالم شروع شد
باگریه های حضرت آدم شروع شد
آیا چه موسمی ست که در آسمان دل
بر روی گل نشستن شبنم شروع شد
تا از مدینه شاه مدینه وداع کرد
شادی تمام گشت ولی غم شروع شد
هرکس سیاه پوش حسینی ست کعبه است
این باور از سیاهی پرچم شروع شد
حجاج شاهدند که از روز ترویه
خون گریه های چشمه ی زمزم شروع شد
در بزم غم که شیر به من داد مادرم
حب الحسین در دلم آن دم شروع شد
من عاشقم به جمله ی لبیک یاحسین
این ورد با ورود محرم شروع شد
یاران نمادهای عزا را بیاورید
عطر حماسه آمد و ماتم شروع شد
مجلس بدون منبر و روضه نمی شود
آیین ما ز منبر خاتم شروع شد
گلروضه های معتبر روضه خوان ها
از مقتل لهوف و مقرم شروع شد
ای نوحه خوان بیا و بخوان نوه٬ سنتی
ای سینه زن به سینه بزن دم شروع شد
اشک دل است مرهم زخم دل ای بشیر
با کلک خونچکان تو مرهم شروع شد
- سه شنبه
- 17
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 19:4
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سیدبشیر حسینی میانجی
ارسال دیدگاه