بیا بیا که بخوانم غزل برای حسین
دوباره بر سرم افتاده چون هوای حسین
خوشم که نوکرم از کودکی، خداوندا
مکن کم از سر من سایهی لوای حسین
حسین، گفتن خوبان چقدر شیرین است
بگو دوباره بگو نام دلربای حسین
چه خوش نوشته شده روی پرچم هیئت
بهشت ماست فقط مجلس عزای حسین
بیا و گوش دلت را به آسمان بسپار
هنوز میرسد از قتلگهه صدای حسین،
کنید امر به معروف و نهی از منکر
که بود فلسفهی نهضت همای حسین
خوشا کسی که رسد دست او به دامانش
خوشا دلی که صفا گیرد از صفای حسین
کسی به قدر خدا در جهان، حسینی نیست
قسم به خون خدا اوست خونبهای حسین
جز اشک، نیست دوایی به زخمهای تنش
خوشا کسی که شود اشک او دوای حسین
در آخرین دم خود شیعه را دعا میکرد
و مستجاب شده بی گمان دعای حسین
دوباره مرغ دلم راهیِ حرم شده است
دلم حرم شده، چون گشته مبتلای حسین
"بشیر" هستم و چاووش کاروان ادب
که آید از سخنم عطر کربلای حسین
- شنبه
- 21
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 18:25
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سیدبشیر حسینی میانجی
ارسال دیدگاه