چی دیده زینب
کوچه و بازارو
طعنه و ازارو
مجلسه اغیارو
ای وای ای وای
دبده های تارو
بدنه تب دارو
پای زخم از خارو
ای وای وای
خنده ی اشرار و
ریزش الوارو
شرمه تو انظار
ای وای ای وای
_المصائب_یعنی
رونیزه ها سر دیدن
سر برادر دیدن
غارت معجر دیدن
ام المصائب یعنی
غنچه پر پر دیدن
ضجه مادردیدن
شیر خواره بی سر دیدن
ام المصائب یعنی
لحظه ی غارت دیدن
خیلی جسارت دیدن
طعم اسارت دیدن
چی دیده زینب
غرق خون حنجرو
بدنه بی سرو
زیر پا پیکر و
ای وای ای وای
گریه مادرو
و تیر سه پرو
گلوی اصغرو
ای وای ای وای
گلای پر پرو
روی نیلوفرو
سه ساله مضطرو
ای وای ای وای
ام المصائب یعنی
خنده ی اغیار دیدن
طعنه و ازار دیدن
کوچه و بازار دیدن
ام المصائب یعنی
بزم حرامی دیدن
بی احترامی دیدن
بازار شامی دیدن
ام المصائب یعنی
پژمرده لاله دیدن
گریه و ناله دیدن
مرگ سه ساله دیدن
چی دیده زینب
دست و پا زدن و.
غرق خون دهن و
تنه بی کفن و
ای وای ای وای
بی هوا زدن و
ضربه ها زدن
از قفا زدن و
ای وای ای وای
قلبه شعله ور و
دیده های ترو
دستای قمرو
ای وای ای وای
ام المصائب یعنی
غصه و غم ها دیدن
رد قدم ها دیدن
دست قلم ها دیدن
ام المصائب یعنی
غرقه به خون تن دیدن
غارت پیرهن دیدن
غرقه به خون تن دیدن
- شنبه
- 21
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 20:56
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
رضا نصابی
ارسال دیدگاه