هر عاشقی که، مست صهبای حسین است
ذکرش همیشه نام زیبای حسین است
با صد دلیل این عشق را میگویم ای دوست!
عرش خدا خاک کف پای حسین است
لقمان که معروف است و قرآن کرده مدحش
طفل دبستان الف - بای حسین است
وقتی حرم هستی به گلدسته نظر کن
آیینهدار قدّ رعنای حسین است
بگذشت از دار و ندارش در رهِ دین
احیای قرآن سود سودای حسین است
سرّ اسارت چیست جز قبر رقیّه
از هر نظر او نیز زهرای حسین است
عشق تمام آذریهای جهان کیست؟
غیر از ابوالفضلی که سقّای حسین است
بیمار هستم من ولی بیمار هیئت
هیئت مطبّ عشق والای حسین است
چشمان من سرچشمهی آب حیاتند
هر قطره اشکم دُرّ دریای حسین است
هر کس که میگرید سزاوار بهشت است
آری بهشتِ حُسن، معنای حسین است
حالا که حرف از حُسن شد باید بگویم
خورشید حتّی محو سیمای حسین است
ای دل حدیث است این سخن: در باغ جنّت
شیرین ترین نعمت تماشای حسین است
مرغ دل سیّد "بشیر" الحمد لله
در باغ سبزِ عشق، شیدای حسین است
- یکشنبه
- 22
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 21:33
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سیدبشیر حسینی میانجی
ارسال دیدگاه