بند اول
(می سوزه جون وتنم از زهر کین
قلب زارم میکشه حسرت چنین
توی حجره دست و پا تا میزنم
مثل مادر میخورم روی زمین )
(میخونم با سوز و ناله
عمر من رو به زواله
بعد ازین زهر هلاهل
زنده موندنم محاله )
غریبم من غریبم
بند دوم
(یادم اومدغرق درد واضطراب
بین یک قوم خبیث و نا ثواب
پابرهنه دست بسته بردنم
با دله خون مجلس بزم شراب)
(یادم اومد شهر شام و
شلوغی و ازدحام و
زینب و بزم شراب و
سه ساله میگفت بابام و)
غریبم من غریبم
- دوشنبه
- 30
- فروردین
- 1400
- ساعت
- 21:33
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مجید مراد زاده
ارسال دیدگاه