وقتی میدم سلام از دور حتی
حس میکنم که آسمون وا میشه
وقتی بارون میگیره چشم من
تو نگاهم حرم پیدا میشه
تا ابد این حرم قبله گاه منه
خیمه ی روضه هات سرپناه منه
سایه ی رو سرم سایه ی پرچمه
آره صاحب عزات همه ی عالمه
تو روضه ی تو خاک بارون میگیره حتی
جسمای مرده با تو جون میگیره آقا
واسه تو حتی سنگم خون میباره ارباب
با گریه حالمون سامون میگیره آقا
بند دوم
خلقتت نوره و میبخشی نور
به دلایی که با روضت جوره
حتی یه قطره اشک دریا دریا
از گناهای مارو میشوره
هر دلی بشکنه ، میشه صحن و سرات
راهی نیست از حسینیه تا کربلات
من که بی ارزشم ، خیلی نالایقم
فخرم اینه بشم ، نوکر نوکرات
ذره از عشق تو ارزش میگیره آقا
واسه نوکر شدن ، امروزم دیره مولا
پیدا کن صاحب قلبت رو ای سینه زن
هرکی نوکر شه نوکر میمیره ایشالا
بند سوم
هی داره میگذره عمرم اما
بی هدف میگذره آقا بیتو
آب و نونم به راهه بلطفت
زندگیم میگذره اما بیتو
ادعام میشه که ، شیعه ی حیدرم
ادعام میشه که ، عاشق مادرم
من که هستم نمک ، گیر تو دائما
کاری کن پر شه از ، تو زندگی من
باید نور حسین تو سینم باشه ارباب
تا حس کنم تورو من لحظه لحظه لحظه
برا یه لحظه دیدن تو اربابم حتی
اگه بره سرم بخدا آقا میارزه
العجل العجل یوسف فاطمه
اجرا #کربلایی_حسین_ذوقیان (مشهد مقدس)
- جمعه
- 3
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 15:8
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
خادم الزینب
ارسال دیدگاه