مردم به غریبی و ندارد کسی خبر من دورم ز رضا ، نور دو چشم تر من
معصومه کجایی ، به عزایم بنشینی
ای دختر غمخوار و ضیاء بصر من
به یا رب یا رب شب زنده داران به امید دل امیدواران
به آه سینه طفلان گریان
خلاصم کن خدا از کنج زندان
- چهارشنبه
- 6
- دی
- 1391
- ساعت
- 14:20
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه