ای خالق زمان و مکان ای خدای من!
وی خلق کرده هستی خود را برای من
گفتی که من برای تو باشم هزار حیف
شیطان گرفت از تو مرا با خطای من
پروردگار و خالق و مولای من تویی
من عبدِ دیگران شدم افسوس، وای من
بیگانه کرد با تو مرا کثرتِ گناه
ای پیشتر ز بودن من آشنای من
من دردمند غفلت و بیمار معصیت
تو هم طبیب درد منی، هم دوای من
ناز مرا کشی که بری جانب بهشت
با آن که هست آتش دوزخ سزای من
از بس که توبه کرده و بشکستهام دگر
در محضر تو رنگ ندارد حنای من
باشد گواه عفو تو با این همه گناه
اشک خجالت من و حال دعای من
یک لحظه بندۀ تو نبودم به راستی
با آن که بودهای تو همیشه خدای من
من«میثمم» اگر چه تهی دستم و فقیر
مهر علی است ثروت بی انتهای من
شاعر:غلامرضا سازگار
- چهارشنبه
- 6
- دی
- 1391
- ساعت
- 15:20
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه