جبرئيل آمده چون هست به اين در محتاج
اين ملك بود به اين بيت مكرر محتاج
هر كه آمد به گدائي در اين خانه نشست
تا قيامت نشود بر در ديگر محتاج
مريم و آسيه و هاجر و حوا هستند
به دعاي سحر حضرت مادر محتاج
اعتبارش كه به اموال فراوانش نيست
قصه اين است كه بوده است به او زر محتاج
با همه شوكت و اجلال فراوانش بود
به غباري ز سر كوي پيمبر محتاج
آنچه خوبان همه دارند به او داد خدا
كوثر از او و بهشت است به كوثر محتاج
تكيه دارند به مادر همه ي دخترها
مادر اين مرتبه بوده است به دختر محتاج
چه نيازي به پسر داشت پس از فاطمه اش
شرح اين مصرع من هست به منبر محتاج
قبل از اكملت و لكم دم زده از حب علي
شرط ايمان بشر هست به حيدر محتاج
شد مزين تن پاكش به عباي نبوي
هست دلدار به ره توشه ي دلبر محتاج
شد غزل مرثيه تا نام عبا را بردم
پشت در شد به عبا ياس پيمبر محتاج
شرح يك لحظه ي اربأ اربا شد اينكه
به عبا شد تن ناز علي اكبر محتاج
تا پریشان نشود بیشتر از پیش رباب
باز هم شد به عبا حنجر اصغر محتاج...
- دوشنبه
- 6
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 2:6
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه