اگر که قابل فیضی و طالب دیدار
قدم ز صدق و صفا نه به راه آن دلدار
ز خوان مکرمت نعمت علی ای دل
برای راه سفر توشه ای از آن بردار
گدای درگه پیر مغان ز جان می باش
که شاه تا به گدا را نموده برخوردار
بگیر حلقه ی آن در رها مکن از کف
بکوب از پی حاجات صد هزاران بار
علیست باب نجات و در مدینه ی علم
بر آستانه ی این در جبین خود بگذار
علیست منبع جود و علیست کان کرم
علیست گنج سخا و علیست کوه وقار
علیست بحر حقیقت علیست فلک امان
علیست لنگر عرش و علیست شاه کبار
علیست قبله ی ایمان علیست کعبه ی دین
علی وصی بلا فصل احمد مختار
علیست سرور اسلام و رهبر امت
علیست مظهر قرآن و مظهر دادار
مکن ز دست رها دامن علی (شوقی)
که اوست کاشف هر راز و واقف اسرار
- دوشنبه
- 6
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 2:13
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
یدالله کهرانی
ارسال دیدگاه