ذکرت به لب دیوانه ی من
اسمت به لب پیمانه ی من
هر جا که برم نامت میخانه ی من
عالم در بند گیسویت/
لحن زیبا و دلجویت/
شده مست بویت/
ساقی تو بریز صد باده ناب
عشق تو به دل چون کهنه شراب
میگیرم از این لعل لب دوست
جان و دل من امشب،دیوانه ی،(۳) اوست
*آرامش قلب و دلِ زارم ، ای امیدِ دل بیمارم*
*من سرگشته ی کوی یارم ، هستی تو طبیب دوّارم*
جانان یارم ، ای دلدارم ، با یادت من باده گسارم
مجنونم من دوست دارم ، تویی تو سالارم
ذکرت به لب دیوانه ی من
اسمت به ........
یاحســـــــن مولا مدد یاحسن مولا
بند دوم
ای شور دل دیوانه ی من
ای نور دل مستانه ی من
شد قوس و قزح گیسوی جانانه ی من
مشتاق دیدار رخ یار/
محتاج یک دم پاسخ یار/
کشم من انتظار
من در پی روی چون مه تو
بنشسته دلم چون بر ره تو
باید زلبت پیمانه گرفت
در نیمه ی ماه ازتو ، عیدانه ی،(۳)گرفت
*زآن باده ی نابی که تو دادی ، مستم مستم از آن باده*
*دلبر زدل من دلبر که ، دلداده ام و من دلداده*
جانا جانا ، شور دلها ، بنده ی عشقم آزاده
پای جان دادنت آماده ، بریز ساقی باده
ذکرت به لب دیوانه ی من
اسمت به ........
یاحســـــــن مولا مدد یاحسن مولا
- دوشنبه
- 6
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 2:53
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
سید حسن هاشمی
ارسال دیدگاه