آیینــۀ جمــال خـداونــد ذوالجــلال!
بـر عـارضت سـلام رســول و درود آل
ای مصطفی خصائل و ای مرتضی کمال
ای فاطمی حقیقت و ای مجتبی جمال
ریحانۀ امـام حسن، ژالـۀ حسین
در باغ سبز کربوبلا لالۀ حسین
آیینــۀ جمــال دلآرای پنــجتـن
پا تا به سر حسینی و سر تا به پا حسن
در بین خاندان حسن شمع انجمن
گلبوسههای یوسف زهرات پیرهن
باید کمال حُسن پیمبر بخوانمت
بایـد علی اکبـرِ دیگــر بخوانمت
بایـد شب عـروسی تـو، ماهپارهها
ریزند جای نقل به فرقت ستارهها
ملک وجود پر شود از جشنوارهها
گیرنــد تـا قیـام قیامت هزارهها
آینـد انبیـا همـه بـر دیـدهبوسیات
آرند گل به مجلس جشن عروسیات
جان هـا فـدات باد کـه در حجلهگاه خون
ماه رخت ز خـون جبین گشت لالهگون
عـود و عبیر و سـوز دل و شعلــۀ درون
زخمت به جای لاله به تن از عدد فزون
جای حنا خضاب ز خون گشت پیکرت
جای ستـاره سنگ فرو ریخت بر سرت
شاعر:غلامرضا سازگار
- چهارشنبه
- 6
- دی
- 1391
- ساعت
- 15:59
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه