مرا که بی قرار می کند حسن
به جرعه ای خمار می کند حسن
مرا که مست ، می ، برای غیر مست
شراب را شرار می کند حسن
مرا اگر شده است محض دلخوشی
گدای خود شمار می کند حسن
خدا ! تو خالق کرامتی ولی
بیا ببین چه کار می کند حسن!
رسول، جز حسین پاره تنش
به کیست افتخار می کند، حسن
ضریح سینه را اگر طلا ، حسین
ولی پر از عیار می کند حسن
مرا به کشتی نجات کربلا
به لطف خود سوار می کند ، حسن
دل مرا حسین می برد ولی
شکار را شکار می کند حسن
حسین ، کربلا - نه اینکه مادری است -
بقیع اختیار می کند حسن
- سه شنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 20:57
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
محسن ناصحی
ارسال دیدگاه