• دوشنبه 3 دی 03

کربلایی فخرالدین اسکندری

حضرت امام حسین(ع) -(از کران تا بی کران لطف تو عالم گیر شد)

329

از کران تا بی کران لطف تو عالم گیر شد
قطره ای از بحر لطفت هر که نوشید سیر شد

بی مهابا این دلم اندر تپش با ذوق و شوق
در کمند زلف تو وا مانده چون نخجیر شد

سیدی مولا حسین ای سرور افلاکیان
جان زهرا کن نظر بر این غلامت پیر  شد

دَم به دَم آنی به آنی عمر من بگذشت و رفت
کاسه ی صبرم سر آمد وعده جانا دیر شد

می کشاند نفس سرکش از پی خود این دلم
حاصل عمرم سراپا تا کنون تقصیر شد

زا آتش شرم این وجودم گُر گرفت آخر بسوخت
شد بخار بی هدف وز مهر تو تقطیر شد

بارها اندر عزایت زین دو چشم عاصیم
قطره ی تقطیر بر این گونه ام تصویر شد

آخر از روی نیاز ای شافع یوم نشور
عرضه ای بر ساحت پاکت چنین تحریر شد

کن نظر این (ثاقب) الکن زبان را از کرم
تا سُراید دَم به دَم روئیای من تعبیر شد

  • چهارشنبه
  • 8
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 16:45
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران