ای جان علی _زهرای علی
دارم میام کنار تو _غم های علی
دیگه داره تموم میشه دنیای علی
دیگه خسته م از این دوری
منو کشته غم مهجوری
دیگه بسه برام صبوری_فاطمه جان
داره پای علی میلرزه
دوری از تو عذاب محضه
نمیخوام بمونم یک لحظه_فاطمه جان
..............
از غصه ی تو _گریونه علی
تو رفتی و ببین که چشماش _خون علی
آتیش زدی با رفتنت بر جون علی
فاطمه بی تو بیچارم من
تو دلم غم تو دارم من
آخه تشنه ی دیدارم من_فاطمه جان
مگه میره غمت از یادم
پای بستر تو افتادم
به کسی نرسید فریادم_فاطمه جان
..........
فرق سرمن_مثله سر تو
شکسته شد به ضرب کین_زهرا سر تو
خودت میدیدی جون به لب شد_دخترتو
داری گردن من حق خیلی
خوردی فاطمه از بس سیلی
بمیرم صورتت شد نیلی_فاطمه جان
غم کوچه برام آزاره
خونه روی سرم آواره
علی از مدینه بیزاره_فاطمه جان
- پنج شنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 2:22
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
هاشم محمدی آرا
ارسال دیدگاه