امشب هواي سينه روحانيست ياران
دنيا به چشمانم چه نورانيست ياران
امشب دلم شور عجيبي باز دارد
صحن دلم ابري و طوفانيست ياران
از غصه نه اين بار از شاديست اشكم
چشمم دوباره سخت بارانيست ياران
امشب تمام التماسم وصل يار است
كمتر اگر خواهم كه نادانيست ياران
ما و رهايي از كمند يار؟؟ هيهات...
دل در حصار عشق زندانيست ياران
هستم غلام درگه سلطان عالم
ارباب من شاه خراسانيست ياران
بر دل رسد عطر حضورش...شاه آمد
پايان آن دوران هجرانيست ياران
كافر سخن كوتاه كن اسرار پنهان
گاهي سخن عين پشيمانيست ياران
شاعر : هاشم مصطفوی
- چهارشنبه
- 6
- دی
- 1391
- ساعت
- 17:34
- نوشته شده توسط
- feiz
- شاعر:
-
محمد هاشم مصطفوی
ارسال دیدگاه