• یکشنبه 4 آذر 03


مناجات با خدا، شهادت امیرالمؤمنین(ع) -(آلوده دامانم در این که اختلافی نیست..)

413

آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست
اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست

چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت
در دست های خالی ام حتی کلافی نیست

یک بار شد توبه کنم مردانه برگردم؟
شرمنده ام که توبه ام چون بُشر حافی نیست

هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد
رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست

گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن یا رب
چیزی بگو، بخشیدنِ تنها که کافی نیست

سرچشمه ی توحید امیرالمؤمنین باشد
این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست

تا نورِ راهم از نجف هست و از ایوانش
راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست

گفته می آید وقت مرگ و در کنارم هست
حق است حیدر، وعده هایش را خلافی نیست

لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب...
طوری علی را زد که قادر بر مصافی نیست

درد علی اما، شکاف سینه ی زهراست
زخم سرش اصلا برای او شکافی نیست

یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را
یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست

دور سر حیدر چنان پروانه می چرخید
آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟!

بهر حسینش گریه کرد و پیرهن می دوخت
سهم حسینش جز لباس دست بافی نیست

ای کاش رحمی داشت قاتل یا که می فهمید
پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست

  • دوشنبه
  • 13
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 18:58
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران