بند اول:
کوفه از امشب ، میشه عزادار
به غصه و غم ، میشه گرفتار
زینب از امشب دوباره ، میشه پرستار
امشب دلِ پیغمبر و ، فاطمه خونه
امشب علی هر دم داره ، نوحه میخونه
ذکرِ لبش اِنّا اِلیهِ راجعونه
امون ای دل
امون ای دل امون ای دل
از داغِ حیدر ، آه و واویلا
بند دوم:
محراب مسجد ، شده پُر از خون
حال و هواتم ، شده دگرگون
شبیه مادرم شده ، روی تو گلگون
بشکنه دستی که زده ، سرِ تو شمشیر
نگو که از دنیا شدی به این زودی سیر
اگه بری بعدت میشه دخترِ تو پیر
نرو بابا
نرو بابا نرو بابا
برات بمیره زینب کبری
بند سوم:
بابای خوبم تنهام نذار که
حالِ دلِ من ، با غم شریکه
بعده تو دیگه خونمون ، خیلی تاریکه
پاشو بابایی که دارم میافتم از حال
نرو بابایی میمیره حسین تو گودال
میشه سرِ انگشترش ، دعوا و جنجال
نرو بابا
نرو بابا نرو بابا
برات بمیره زینب کبری
#امیرحسین_سلطانی
#یاحسین(طاها تحقیقی)
- دوشنبه
- 13
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 21:1
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه