• پنج شنبه 17 آبان 03


باز هم کم شد ثوابم، شد گناهانم زیاد

462

باز هم کم شد ثوابم، شد گناهانم زیاد
ذوق و شوقم کور شد، دارم به دل ماتم زیاد

آمدم اینبار هم با کوله بارِ تازه ای-
از گناهانی که شد رسوایی اش هر دم زیاد

عفو کن! چون در جهنم میزنم فریاد که...
«یاکریم الصفح...یارب» دوستت دارم زیاد*

از نگاه ناروا پرهیز کردم تا که شد
در میان روضه اشک چشم من کم کم زیاد

زیر دیْنم! دیگران را که نمیدانم ولی
من که حاجت ها گرفتم زیر این پرچم زیاد

پرچمی که حک شده بر آن: «علی(ع)مظلوم بود»
مانده داغش بر دلِ ماه خدا قطعاً زیاد

در شبِ قدرِ یتیمی، در شب بیست و یکم
ثبت شد در طالع و تقدیرِ زینب(س) غم زیاد

سایۂ روی سرش در کربلا از «سر» گذشت
بر تنش تا بارش ِ سرنیزه شد نم نم زیاد

بغض کرد و خیره شد با آه سمت قتلگاه
دست و بالش بسته شد، غم دید از عالم زیاد

عصر عاشورا به جای آن حرامی-زاده ها
کاش بود از شیعیان دور و برش آدم زیاد

ای زبانم لال! دورِ ناقۂ بی محملش
پرسه میزد در مسیرِ شام نامحرم زیاد!

*فرازی از دعای أبوحمزه ثمالی:
«و إن أدخلتَ النار اعلمت أهلها إنّي أُحبّک»
«خدای من! اگر مرا وارد آتش کنی اهل دوزخ را با خبر میکنم که دوستت دارم»

  • پنج شنبه
  • 16
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 17:20
  • نوشته شده توسط
  • مرضیه عاطفی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران