• چهارشنبه 16 آبان 03

 ابراهیم قبله آرباطان

شهادت حضرت زهرا(س) -(بانو سلام ! نام تو را بوسه مي زنم)

417

بانو سلام ! نام تو را بوسه مي زنم
چون زخم ، التيام تو را بوسه مي زنم

با شعر آمدم به تماشاي نام تو 
آيينه بوي ماه گرفت از کلام تو 

حس مي کنم به غربت خود خو گرفته اي
اي کشتي نجات ! که پهلو گرفته اي 

در پشت در هجوم خطر را چه مي کني ؟
با آتشي که سوخته در را چه مي کني؟

در مي زنند و پشت در آتش به پا شده ست
يکباره کوهِ زمزمه ها بيصدا شده ست

انگار زخم و کينه دهان باز کرده است
حجم هجوم ، ممتد بي منتها شده ست

با تکّه تکّه هاي  دري که شکسته اند!
ارکان خاک يکسره از هم جدا شده ست

تکليف يک کبوتر پهلو شکسته چيست؟
وقتي در آشيانه اش آتش به پا شده ست

با خود به کوچه هاي عزا مي کشي مرا 
بانوي بي نشان ! به کجا مي کشي مرا ؟ 

هرچند شهر، يکسره بيگانگي کند ! 
آتش به گرد شمع تو پروانگي کند

در شام تيره ، قصّه ماه کبود بود
باران شعله شعله و رگبار دود بود

در متن شعله قصد خليلي نداشتي 
سيلي زدند و طاقت سيلي نداشتي 

خورشيد ماه در تب و تاب محاق تو 
غم ماجراي کوچکي از اتفاق تو 

بانو سلام ! زمزمه تازه ات کجاست؟
داغي ز داغ هاي بي اندازه ات کجاست؟

آرام و سرد مي گذرم از هواي تو 
چون خاک سر گذاشته ام زیر  پاي تو 

شبگرد کوچه هاي جهانم گذاشتي 
با داغ تازه اي که به جانم گذاشتي 

در باغ شب ، شکفتن زهرايي ات چه شد؟
دستان گرم ام ابيهايي ات چه شد؟

دستت کبود مي شود و تار مي شوم
هر سال با عزاي تو تکرار مي شوم

با خود به کوچه هاي عزا مي کشي مرا
بانوي بي نشان ! به کجا مي کشي مرا ؟...

  • چهارشنبه
  • 22
  • اردیبهشت
  • 1400
  • ساعت
  • 15:51
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران