وقتی که رنگ و بوی تو ای گل سرامد است
این رایحه بدون شک از باغ احمد است
جبریل هر زمان که به این باغ سر زده
تا از کدام شاخه ببوید، مردد است!
فصل گلابگیری کاشان که می رسد
احساس شعر گفتن از این باغ، بی حد است
از اینهمه گلی که از این باغ چیده اند
یک گل به حُسن خُلق و کرامت، زبانزد است
ناز چنین گلی که کشیده ست! فاطمه
حوریه ای که چشم و چراغ محمد است
هرچند شعر شاعر الکن شبیه من
چون خاک در مقابل لعل و زبرجد است
اما بنازم این کرم بی مثال را
شعرم کبوتریست که در رفت و آمد است
حُسن اش حَسن، جمال حَسن، خلق و خو حَسن
از هر نظر، صفات حَسن چون محمد است
- جمعه
- 24
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 21:8
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
ابراهیم قبله آرباطان
ارسال دیدگاه