• چهارشنبه ۲۹ مرداد ۰۴


راه هست و تاول و دشنام ها

۱۸۰۴
۱

راه هست و تاول و دشنام ها
آمدم ای وادی بد نام ها
هر شبم از شام دیگر تارتر
دیده ام صد بدتر از این شام ها
آسمان رنگ غم و خاکستر است
چشم ها رنگ شراب و جام ها
بهر استقبال راه قافله
آمده سنگ از فراز بام ها
گوئیا ما را کنیزی می برند
چشم ها لب تشنه تر از کام ها
شاعر:علی اشتری

  • پنج شنبه
  • ۷
  • دی
  • ۱۳۹۱
  • ساعت
  • ۸:۳۱
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران