بی قراره دلم که حرم نداره بقیع
بی قرار دلم بی قرار بقیع
گریه میکنم از غصه های بقیع
سینه میزنم از غصه های بقیع
به گوشم میرسه ناله های بقیع
میزارم سرم را پنجره های بقیع
میخونه که سینه ها سوخته شد واویلا
جگر فاطمه افروخته شد وابیلا
تن و تابوت به هم دوخته شد واویلا
واویلا حسن واویلا
داغ دار دلم داغ دار بقیع
بانویی نشسته در کنار بقیع
تا سحر میشینه در جوار بقیع
برای ام بنین بزم روضه داره بقیع
روضه خون میکنه ام بنین واویلا
روضه ی سر و عمود آهنی واویلا
پسرش با صورت افتاد زمین واویلا
- جمعه
- 31
- اردیبهشت
- 1400
- ساعت
- 21:55
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه