• جمعه 7 اردیبهشت 03

استاد حاج غلامرضا سازگار

ولادت حضرت زینب(س) -(امشب شب میلاد امّید حسین است)

817
1

امشب شب میلاد امّید حسین است
عیدحسین عید حسین عیدحسین است

گویی خدا کوثر به کوثر داده امشب
یک حیدر دیگر به حیدر داده امشب

کوثر به روی دامن کوثر ببینید
قرآن به روی دست پیغمبر ببینید

امشب دوباره پنج تن را آفریدند
احمد، علی، زهرا، حسن را آفریدند

در پنج مهر آمد به دنیا ماه دیگر
یا آمده میلاد ثارالله دیگر؟

بر زینت دین خدا زین اب آمد
الله اکبر! زینب آمد زینب آمد

در خلق و خو زهرا و ختم‌المرسلین است
هنگام خطبه یک امیرالمؤمنین است

این شیردخت شیر حی کردگار است
فریاد، نه! حتی سکوتش ذوالفقار است

هر صبحدم با یاد او یک یادواره
هر روز دازد عید میلادی دوباره

چشم علی بر چهرۀ زهرایی اوست
در چشم شیعه اشک عاشورایی اوست

با گریه می‌جوید امام کربلا را
انگار می‌بیند قیام کربلا را

اُم و اَب و جان و سرم گردد فدایش
انگار آوای علی دارد صدایش

 این عمۀ سادات این، زهرای زهراست
این مثل زهرا مادرش ام‌ابیهاست

این انبیا و پنج تن را نور عین است
زین اَب و زین اُم و زین حسین است

سرتاقدم جان است وجانانش حسین است
می‌گرید و گهواره‌ جنبانش حسین است

در خواب و در بیداری خود با حسین است
در هر گل لبخند او یک یا حسین است

الله اکبر! از کمال و از جلالش
الحق که شیر فاطمه بادا حلالش

گر شیرحق شیر حقش گوید،عجب نیست
عطربهشت ازسینه‌اش بوید،عجب نیست

کرب‌ و بلا بی‌ نام او معنا ندارد
لوح رضا بی‌ صبر او امضا ندارد

هر خطبه‌اش یک سورۀ آمال نهضت
هر جمله‌اش یک آیۀ اکمال نهضت

پیوسته بوده جا در آغوش الهش
از گاهواره تا کنار قتلگاهش

وقتی سخن مثل امیرالمؤمنین گفت
بر او سر بالای نیزه آفرین گفت

با احمد و زهرا و حیدر هم‌ صدا بود
الحق که او  پیغمبر خون خدا بود

چشم حسین از خطبۀ او گشت روشن
احمد، علی، زهرا، حسن، گفتند احسن!

وقتی که شد با خنجر خونین لبش جفت
هم بوسه می‌زدهم خدا راشکر می‌گفت

با سیل اشکش عقده از دل باز می‌کرد
اول سفر را بی حسین آغاز می‌کرد

انگار می‌بینم تن در خون تپیتده
بر او اذان گویند رگ‌های بریده

در گریۀ او ناقه‌ها امداد کردند
گویی فرات دیگری ایجاد کردند

آتش به سوز سینۀ او باد می‌زد
تنها برای او جرس فریاد می‌زد

لب‌ها ترک‌خوردۀ فضا در چشم‌ها دود
آب فرات از خجلت زینب گِل‌آلود

صحرا‌ به‌ صحرا کو به‌کو منزل‌ به‌ منزل
زینب، سوار و فاطمه دنبال محمل

زینب، همیشه یاد او هم گریه دارد
حتی شب میلاد او هم گریه دارد

در هر مقامی یاد او یاد حسین است
میلاد او هم مثل میلاد حسین است

«میثم»! از آن روزی که پیغمبر نبی بود
زینب حسینی و حسینش زینبی بود

  • سه شنبه
  • 4
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 21:18
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران