نوکر خوبی نبودم خودمم میدونم آقا
ولی من هر چی که باشم پای تو میمونم آقا
دم غروب میگیره دلم
نگو حرم که میره دلم
همه رفیقام رفتن من موندم و آه
بجون هر چی مرده قسم
اگر به کرببلا برسم
ممیرم تنها با یه نگاه
میبینی آقا شده گریه کار نوکرت شب و روز
میبینی آقا چقدر حرم ندیده مونده هنوز
میبینی آقا....... میبینی آقا......
شنیدم شبای جمعه حرمت داره چه حالی
مادرت میرسه از راه دوباره جای ما خالی
اگه بشم مسافر تو
یه شب جمعه زائر تو
دیگه دلم آرومه آرومه آقا
یه دل سیر نگات کنم و
تو حرمت صدات کنم و
دیگه نمیخوام چیزی از تو بخدا
میترسم آقا دم آخری نیای بالا سرمو
میترسم آقا بمیرم نبینم آخرش حرمو
میترسم آقا...... میترسم آقا......
بخدا غم یه دنیا میشینه میون سینه ام
هر دفعه یه جایی عکس حرم تو رو میبینم
دیگه رسیدم آخر خط
حالا برام تو موندی فقط
آخه نمی تونم از تو دل بکنم
منم و آرزوی حرم
کجا و دارم آخه برم
چه میشه پایین پات سینه بزنم
میشناسی منو همونم که رو زدم به تو همیشه
میشنانی منو آخه من حرم برم مگه چی میشه
میشناسی منو...... میشناسی منو......
- چهارشنبه
- 5
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 15:56
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
ارسال دیدگاه