من نوکری از خاک ایرانم رقیه
یک گوشه چشمی کز گدایانم رقیه
من اقتدا کردم به تو از روز اول
ای مرجع تقلید دورانم رقیه
هر ساله در راه حرم گفتم حسین و
این اربعین با گریه میخوانم رقیه
جا ماندن از کرب و بلا هم چاره دارد
با هر نفس گویم اگر ،جانم رقیه
این روز و شب ها که پر از درد فراقم
من را نگاهی کن، پریشانم رقیه
از سفره های نذزی ات حاجت گرفتم
از بچگی نزد تو مهمانم رقیه
قلبم کباب از غربتت؛زهرایِ مولا
با روضه ی ویرانه گریانم رقیه
- جمعه
- 7
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 16:8
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
مرتضی عابدینی
ارسال دیدگاه