آتیش گرفته دلای عاشق
شده خزونی گل شقایق
برای داغ امام صادق
یا مظلوم امام صادق
مدینه دوباره سوگواره بارون ماتم باز می باره
باز دل پریشون زار و گریون سر روی خاک غم میزاره
خاک غم انگیز خاک مدینه
خاک غریبی اون سرزمینه
میزنه آتیش به جون عالم
خاکی که با عطر یاس عجینه
یا مظلوم امام صادق
غم مدینه با دل سرشته
خاکش تره از اشک فرشته
با اون غریبیش بازم بهشته
از درو دیوارش از گذارش میاد شمیم یاس پرپر
غروبای سردش پره دردش میاد صدای آه حیدر
دوباره غوغا دوباره محشر
افتاده شعله به جون یک در
شکر خدا که نیومد این بار
پشت در این خونه یه مادر
یا مظلوم امام صادق
یه پیرمرد نفس بریده
با حال خسته رنگ ه پریده
شبیه حیدر بلا کشیده
با دل شکسته دست بسته پشت مرکب نیمه جونه
هرجا که می افته روی خاکا نامردی اونو میکشونه
با چه سوز و با چه آهی میره
بخاطر بی گناهی میره
خاکی شده موهای سفیدش
هر دو تا چشماش سیاهی میره
- دوشنبه
- 10
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 17:13
- نوشته شده توسط
- طاهره سادات مدرسی
- شاعر:
-
مجتبی صمدی شهاب
ارسال دیدگاه