• دوشنبه 3 دی 03

 سید محمد میرهاشمی

شهادت امام صادق(ع) -(دلم هوای بقیع دارد و غم صادق...)

1430
3


دلم هواى بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق

دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم
زنم به سینه که آمد محرم صادق

سلام من به بقیع و به تربت صادق
سلام من به مدینه به غربت صادق

سلام من به مدینه به آستان بقیع
سلام من به بقیع و کبوتران بقیع

سلام من به مزار معطّر صادق
که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع

سلام من به ششم ماه فاطمىّ بقیع
سلام من به گل یاس هاشمىّ بقیع

ز غربتش چه بگویم که سینه ‏ها خون است
براى صادق زهرا مدینه محزون است

دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت
که ذکر غربت لیلى حدیث مجنون است

همانکه غربتش از قبر خاکى ‏اش پیداست
امام صادق شیعه سلاله ی زهراست

ز بسکه کینه و غربت به هم موافق شد
هدف به تیر جسارت امام صادق شد

همان که فاطمه را بین کوچه زد گویا
ز کینه قاتل این پیرمرد عاشق شد

امام پیر و کهنسال شیعه را کشتند
امان که روح سبکبال شیعه را کشتند

براى فاطمه از بى کسى سخن مى ‏گفت
براى مادرش از غربت وطن مى ‏گفت

بخاک حجره‏اش از سوز سینه مى‏ غلطید
پسر به مادر خود از کتک زدن مى ‏گفت

از آن شبى که زد او را ز کینه اِبْن‏ ربیع
دوانده در پی ‏اش اندر مدینه ابن ‏ربیع

فضاى شهر مدینه بیاد او تار است
هنوز سینه آن پیر عشق خونبار است

هنور می کشد او را عدو به دنبالش
هنوز هم ز عدویش دلش به آزار است

هنوز تلخى کامش به حسرت شهدى است
هنوز چشم دلش به رسیدن مهدى است

  • سه شنبه
  • 11
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 9:47
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران