• دوشنبه 3 دی 03


امام صادق(ع)، شهادت -(امشب از درد عشق سرشاریم...)

617

امشب از دردِ‌ عشق سرشاریم
آتشی داغ، در نهان داریم
هم‌نوا با امامِ منتظران
اشک بر دیده و عزاداریم

یک نفر در پیِ حقایق نیست
هم‌دمِ غربتِ شقایق نیست
جهل غالب شده، کسی این‌جا
در رکابِ امامِ صادق نیست

مرقدش تکه‌ای زِ افلاک است
مدفنِ چار پیکرِ پاک است
در حقیقت بقیع، ویران نیست
سینه‌ی ماست این‌چنین چاک است

باغ همراهِ برگ و بارش سوخت
برگ‌ریزان شد و بهارش سوخت
خانه نه،... بلکه "مهبطِ وحی" است
آن‌چه آن‌روز در کنارش سوخت

دلِ بی‌تابِ شیعه را خون کرد
بر پلیدیِ خویش افزون کرد
لعن و نفرین به قاتلش منصور
تیغ را از غلاف بیرون کرد

هرچه شمشیر را نشان می‌داد
منصرف می‌شد و امان می‌داد...
...عاقبت زهر کارِ خود را کرد
ششمین نور، داشت جان می‌داد

جام را سرکشید و رفت از حال
سینه‌اش از مَلال مالامال
آخرین لحظه یادِ جدش بود:
السلام ای قتیلِ در گودال!

خوب شد باز تشنه‌کام نشد
هدفِ سنگِ پشتِ بام نشد
رشته‌های رگِ بریده‌ی او...
سخنم باز هم تمام نشد

  • شنبه
  • 15
  • خرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 15:26
  • نوشته شده توسط
  • طاهره سادات مدرسی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران