دلم پر میکشد تا شهر قم با شوق بی پایان
سلام ای دختر باب الحوائج! کوثرِ ایران
سلام ای آنکه اهل دل شبانه روز می گردند
شبیه کهکشان دور سرت؛ دلداده و حیران
زمین افتاده زیرِ پایت و گلها عطش دارند
قدم بردار تا از آسمان نازل شود باران
حیا از چشم هایت آیه آیه میشود پیدا
وقار از قد و بالای تو معلوم است ای جانان
شکوه چادرت حسرت به دل کرده ست مریم را
خودِ قدّیسه ای! ای نور چشم حضرت سلطان
تو جانِ جانِ جانان و هوادارِ رضاجانی(ع)
تویی زهرایِ ثانی، با نشان، با گنبد و ایوان
به عشق روز میلاد تو خورشید آمده تا که
شود ایوانِ زیبایِ حریمت آینه بندان
شدی معصومه(س)و باب الرضا(ع) میخوانمت بانو
همان بابی که مرهم میدهد بر دردِ بی درمان
کریمه هستی و موسی بن جعفر(ع) دوستت دارد
منِ بی آبرو هم دوستت دارم به این قران!
- شنبه
- 22
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 17:22
- نوشته شده توسط
- مرضیه عاطفی
- شاعر:
-
مرضیه عاطفی
ارسال دیدگاه