بس که امروز تو فردا میشود
تا كه رويت عالم آرا مي شود
هر چه زيبايي ست معنا مي شود
مي شود آتش گلستان مس طلا
بنگري بر قطره دريا مي شود
با تو اي خورشيد نور افشان جان
هرچه ناپيداست پيدا مي شود
خوب مي داني كه با ديدارتو
عقده هاي دل همه وا مي شود
عشق با آن وسعت و گستردگي
در دلم با ياد تو جا مي شود
بي تو امروزم گذشت اما چه دير
بسكه امروز تو فردا مي شود
هرچه تلخي مي شود شيرين زتو
زشت چون من با تو زيبا مي شود
انسجام جمله با دستور توست
هرضميري با تو شد ما مي شود
گوشة چشمت ولايي رابس است
شامل لطف تو آيا مي شود
- پنج شنبه
- 27
- خرداد
- 1400
- ساعت
- 16:6
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه