بی تو زهرا بر علی این خانه زندان میشود
خانه اش تنها نه دنیا بیت الاحزان میشود
می سزد گر روز وشب سوزد از این غم عالمی
تا کند یاد از غم تو دیده گریان میشود
فاطمه ، جان علی سوزد از این غم روز وشب
از چه جسمت نیمه شب در خاک پنهان میشود
تا که ریزد مرتضی بر جسم مجروح تو آب
بر امیر المومنین محشر نمایان میشود
ماه می تابد بر ان رخسار نیلی نیمه شب
کار مولا زین مصیبت آه و افغان میشود
می شوی آسوده از غمهای دنیا فاطمه
برعلی دنیا چه سخت و بر تو آسان میشود
آه از آندم که بستی چشمها را فاطمه
قلب حیدر شعله ور از داغ هجران میشود
گربگرید شیعه تا به محشر در این ماتم بجاست
آن در آتش گرفته آتش جان میشود
در غمت یا فاطمه گرید ولائی بی امان
از غم تو دیده خون ودل پریشان میشود
گرید ازاین غم چرا سوز وگداز فاطمه
نیمه شب همراه او در خاک پنهان میشود
- چهارشنبه
- 2
- تیر
- 1400
- ساعت
- 11:17
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه