آرام دلِ زینب ، آهسته تر آهسته
جان را نرسان برلب ، آهسته تر آهسته
ای جان به فدای تو من بی تو پریشانم
بی یاور و غمگینم تنها و هراسانم
در آتش هجرانت میسوزم و گریانم
خواهم زتو این مطلب ، آهسته تر آهسته
آرام دلِ زینب ، آهسته تر آهسته
ای ماه دل آرایم من بی تو نمی پایم
تو زادة زهرایی ای گلرخ زیبایم
ای برشب من کوکب ، آهسته تر آهسته
آرام دلِ زینب ، آهسته تر آهسته
ای جان ودل زهرا خواهر به فدای تو
ای زادة پیغمبر قربان صفای تو
ای کاش بمیرم من امروز بجای تو
سوزم ز غمت در تب آهسته تر آهسته
در دشت بلا آخر بی تو چه کند خواهر
دشمن نکند رحمی برعترت پیغمبر
گر خیمه بسوزانند تنهایم وبی یاور
نالم ز پی ات امشب آهسته تر آهسته
آرام دلِ زینب ، آهسته تر آهسته
می مانم وطفلانت در شام غریبانت
آخر چه کنم امشب بانالة طفلانت
همراه من مظطر اطفال پریشانت
جاری به لبم یارب آهسته تر آهسته
آرام دلِ زینب ، آهسته تر آهسته
- پنج شنبه
- 3
- تیر
- 1400
- ساعت
- 11:5
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
سید ناصر ولائی زنجانی
ارسال دیدگاه