شفيقِ ماندگاني تو؛ رفيق راه هم هستي
اگر در راه باشم، راه؛ اگر در چاه هم..، هستي
هميشه در كنارت شاد هستم، گاه هم غمگين
تو در اين لحظه هاي كمترِ كوتاه هم هستي
مي آيم در حرم با رو سياهي؛ در شگفتم، تو
نه تنها دلخوري از ما، كه خاطرخواه هم هستي
مي آيم مي نشينم هي "امين الله" مي خوانم
مي آيم مي نشينم - تو، امان الله هم هستي -
تو را در چهره هاي عاشقانت خنده ديديمت
نياز و ناز و سوز و حال و اشك و آه هم هستي
نمي دانم چه مي خواهم بگويم؛ هرچه باداباد:
تو خورشيدي - در اين شك نيست - امّا ماه هم هستي...
شاعر: جواد شیخ الاسلامی
- شنبه
- 9
- دی
- 1391
- ساعت
- 19:24
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه