دلم شکست و به یادم رسید نام شما
منی که بوده ام از کودکی غلام شما
کنار پنجره آزاد می کنم از بند
کبوتر دل خود را به احترام شما
ببین که از دل تنگی، شکسته می آید
کبوتری که سفر می کند به بام شما
وَ از تمامی دنیا پناه آورده ست
به زیر سایه ی پر مهر مستدام شما
قبول کن که نگویم ز روسیاهی خود
که تلخ می کند این شعر را به کام شما
تو که غریب ترین آیه ی خراسانی
ولی غریب نوازی ست در مرام شما
زمین مقابل گلدسته های ایوانت
شبیه آهوی سرگشته ای ست رام شما
تو سروری و به سلطان شرق، معروفی
جهان، چه نام حقیری ست در مقام شما
بخوان به شیوه ی موسائیت که می گویند:
همیشه معجزه جاری ست در کلام شما
بخوان که منتظر این جواب می مانم
بگو که «می رسد این سمت ها سلام شما»
شاعر: سارا سادات باختر
- شنبه
- 9
- دی
- 1391
- ساعت
- 19:42
- نوشته شده توسط
- feiz
ارسال دیدگاه