بنام خداوند ذوالاقتدار
فرحبخش دلهای اندوهبار
توان بخش این بندۀ شرمسار
روان بخش ذیروح خرد و کبار
فرازندۀ طاق و عرش برین
فروزندۀ اصل لیل و نهار
نظام عوالم بتدبیر او
نگهدار کرسی و لوح و مدار
بصیر و خبیر و علیم و حکیم
به ماضی و مستقبل روزگار
بسیط زمین خوان احسان او
کز این خوان احسان خورد بیشمار
جهان جمله معلول ذات خدا
صمد علت هستی این دیار
مدیر توانا وحی قدیر
خداوند بخشنده و پایدار
نه افتد بدیوان عدلش خلل
نه بر دامن کبریائی غبار
پدید آور مهر و ماه منیر
زمستان و پائیز و فصل بهار
خبیر خفیات هر دو سرا
بشیر جنان است و خلاق نار
نه گل حق تحقیر دارد به خار
نه بی بهره از لطف یار است خار
به حمد و ثنایش گشاید زبان
هزاران ملک پیش پروردگار
«صفا» روز و شب گر کند بندگی
نکرده است شکر یکی از هزار
- یکشنبه
- 3
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 17:23
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حاج ناصر تبسمی اردبیلی
ارسال دیدگاه