من شاعر روشنگر معناى حسينم
سر مست مى جام تولّاى حسينم
هر كس طمعى دارد از آن خسرو خوبان
من طالب نور رخ زيباى حسينم
چون طبع روان باده ى وصلت كند احسان
بيخود ز خود از نشه ى صهباى حسينم
گر شه بپذيرد نكشم پاى از اين در
شادم كه غريق غم درياى حسينم
مؤمن به همه گفته و دستور الهى
يك سالك دلداده به فتواى حسينم
عمرم همه در شرح غم و محنت او رفت
آخر چه كنم عاشق شيداى حسينم
يا رب مددى شعر "صفا" را نمكين كن
مشتاق فراوان عطاياى حسينم
- سه شنبه
- 5
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 11:18
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حاج ناصر تبسمی اردبیلی
ارسال دیدگاه