هرچه یاری می کنی من می شوم مغرورتر
با نگاهی ...قلبِ تاریکم نما پُرنورتر
خاکِ عالم بر سرم تنهای تنها مانده ای
نیست در دنیا زتو آقای من مهجورتر
صاحبی مانندِ تو دارد هوایم را،چه سود؟
نیستم از سینه چاکانِ دگر..مشکورتر
اندکی رُخ می نمایی تا پریشان تر شوم
اندکی دیدارِِ رویت کی شود مقدورتر؟
نامه ی اعمالِ من پُر باشد از جُرم و خطا
آبرویم را نبر..بر سرّ ِ من مستورتر
دوست دارم تا که بخشیده شوم راضی شوی
دوست دارم تا که در راهت شوم پُر شورتر
با دعای تو به هرجا می رسم..ظرفی بده
می شوم هر روز با لطفِ شما مشهورتر
سالها..گریه بدهکارم بر این بابُ الکرم
هر چه یاری می کنی من می شوم مغرورتر
- پنج شنبه
- 14
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 12:50
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه