چه کنم هفته به هفته پشت هم می اید
ولی قربان سجایای تو تعجیل نما
اثری نیست زپاکی و نجابت مولا
شب جمعه به فدایت نظری کن تو به ما
همه در راه گناهند همه در بحر ریا
دیگرانسانیتی نیست در این دار فنا
چه کنم عاشقم و مرز جنون رد کردم
بر منه عاشق و دیوانه تویی باب شفا
سالها چشم همه بر ره تو مانده ولی
خبری نیست ، اثری نیست زتو یا مولا
تسلیت باد عزای مادرت زهرا است
حتما الان ز غمش بزم عزایی ست به پا
ریشه ی کفر و نفاق در همه جا است ولی
چه کنم کم شده در سطح زمین اهل خدا
اشگ چشمان تو سرچشمه ز کوثر دارد
اشگ تو مرهم زخمی است به زخم دلها
دل شکسته هستی مهدی جان غصه نخور
حال مادر خوب است ای گل باغ طاها
گو "خدایی" که به دامان تو چنگ انداخته
دست او ردمکنی یاری نما یا مولا
- شنبه
- 16
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 23:5
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
حسین خدایی زنجانی
ارسال دیدگاه