• دوشنبه 3 دی 03

 حسین خدایی زنجانی

حضرت امام حسین(ع) -(آن سر بی تن که شمس اسمان عشق بود)

451

آن سر بی تن  که شمس اسمان عشق بود
همدم خورشید عشقش ناگران عشق بود

سر به سر سر داده اند اینان بر سر نیزه ها
در طبق هم سر سپاه پر  توان عشق بود

کوفیان رحمی ندارند ،دل ندارند ماه من
چون علمدار خواهرت در پادگان عشق بود

هیچ نمیگویند ما صاحب عزا هستیم لیک
با لب خشکش رقیه نوحه خوان عشق بود

هرچه کردند صبر بستانند نشد این کوفیان
تازیانه خوردم و گفتند زیان عشق بود

قلب من دردی به خود دارد از زخم زبان
زخم سر کاری نبود چون خیزران عشق بود

مردم از بحر گناه بر پشت بامها امدند
خاک و خاکستر عیار گوهران عشق بود

سالها تحریر نامت را "خدایی" میکند
این توان از در بحر تو طبع روان عشق بود

  • شنبه
  • 16
  • مرداد
  • 1400
  • ساعت
  • 23:50
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران