پا بر زمین مکوب ،عمو در کنار توست
این سرو قد خمیده که دار وندار توست
ای ماه سیزده شبه ی دشت کربلا
ماه شب چهاردم بی قرار توست
دل بردن از امام وسراپا عسل شدن
این کار کار بی هنران نیست،کار توست
"لاتجزعی" بخوان و برو تا خود خدا
وقتی بهشت این همه چشم انتظار توست
من فکر میکنم که خدا از در بهشت
هر چه کلید ساخته در اختیار توست
ای جان فدای نغمه ی "ان تنکرونی"ات
هر کس شهید عشق شود از تبار توست
حتی به بند کفش تو باید دخیل بست
این بند باز مانده گره یادگار توست
دارد زره به قامت تو گریه میکند
حتی کلاه خود تو هم داغ دار توست
قاسم شدی که روی زمین قسمتت کنند
این تکه های تن سند افتخار توست
در کربلا ضریح برایت نساختند
در سینه های مردم عاشق مزار توست
- یکشنبه
- 24
- مرداد
- 1400
- ساعت
- 9:47
- نوشته شده توسط
- محدثه محمدی
- شاعر:
-
احمد علوی
ارسال دیدگاه