• یکشنبه 9 اردیبهشت 03


حضرت اباالفضل(ع) -(اى حرمت قبله حاجات ما)

521

اى حرمت قبله حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما

تاج شهیدان همه عالمى
دست على ماه بنى هاشمى

ماه کجا روى دل آراى تو
سرو کجا قامت رَعناى تو

ماه و درخشنده تر از آفتاب
مشرق تو جان و تن بوتراب

هم قدم قافله سالار عشق
ساقى عشاق و علمدار عشق

سرور و سالار سپاه حسین
داده سر و دست به راه حسین

عم امام و اخ و ابن امام
حضرت عباس علیه السلام

اى علم کفر نگون ساخته
پرچم اسلام بر افراخته

مکتب تو مکتب عشق و وفاست
درس الفباى تو صدق و صفاست

مکتب جانبازى و سر بازى است
بى سرى آنگاه سر افرازى است

شمع شده آب شده سوخته
روح ادب را ادب آموخته

آب فرات از ادب توست مات 
موج زند اشک به چشم فرات 

یاد حسین و لب عطشان او
وآن لب خشکیده طفلان او

تشنه برون آمدى از موج آب
اى جگر آب برایت کباب 

ساقى کوثر، پدرت مرتضى است
کار تو سقایى کرب و بلاست

مشک پر از آب حیات به دوش
طفل حقیقت زِ کف آبنوش

درگه والاى تو در نشاتین
هست در رحمت و باب حسین

هر که به دردى، به غمى شد دچار
گوید اگر یکصد و سى و سه بار

اى علم افراخته در عالمین
اکشف یا کاشف کَرب الحسین

از کرم و لطف جوابش دهى
تشنه اگر آمده آبش دهى

چون نهم ماه محرم رسید
کار بد آنجا که نباید کشید

از عقب خیمه صدر جهان
شاه فلک جاه ملک پاسبان

شمر به آواز ترا زد صد
گفت کجایید بنو اختن

تا به رهانند زِ هنگامه ات
داد نشان خط امان نامه ات

رنگ پرید از رخ زیباى تو
لرزه بیفتاد بر اعضاى تو

من به امان باشم و، جان جهان
از دم شمشیر و سنان بى امان 

دست تو نگرفت امان نامه را
تا که شد از پیکر پاکت جدا

مزد تو شد دست شه لافتى
خط تو شد خط امان خدا

چهار امامى که ترا دیده اند
دست علم گیر تو بوسیده اند

طفل بُدى، مادر والا گهر
بردت تا ساحت قدس پدر

چشم خداوند چو دست تو دید
بوسه زد و اَشک زِ چشمش چکید

با لب آغشته به زهر جفا
بوسه به دست تو زده مجتبى

دید چو در کرب و بلا شاه دین
دست تو افتاده به روى زمین

خم شد و بگذاشت سر دیده اش
بوسه بزد با لب خشکیده اش

حضرت سجاد هم آن دست پاک
بوسه زد و کرد نهان زیر خاک

مطلع شعبان همایون اثر
بر ادب توست دلیلى دگر

سوم این ماه، چون نور امید
شعشعه صبح حسینى دمید

چارم این مه که پر از عطر بوست
نوبت میلاد علمدار اوست

شد به هم آمیخته از مشرقین
نور ابوالفضل و شعاع حسین

اى به فداى سر و جان و تنت
وین ادب آمدن و رفتنت

وقت ولادت قدمى پشت سر
وقت شهادت قدمى پیشتر

مدح تو این بس که شه ملک جان
شاه شهیدان و امام زمان

گفت به تو گوهر والا نژاد
جان برادر به فداى تو باد

شه چو به قربان برادر رود
کیست (ریاضى) که فدایت شود

  • سه شنبه
  • 9
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 18:13
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران