بهترین چیزی که دارم از جهان..این گریه ست
مرهمِ قلبم به هرجا هر زمان این گریه ست
بعدِ عاشورا نمانده در وجودِ من ..قرار
آه تسکینِ دلِ بی خانمان..این گریه ست
صحنه هایی دیده ام روی شتر در راه شام
چاره ی فکرش یقیناً عاشقان این گریه ست
آب می بینم پُر از غم می شوم مانندِ رود
پس دوای عاجلِ تشنه لبان این گریه ست
دست ها زنجیر شد بر گردنم هم غل زدند
باعثِ آرامش از زخمِ زبان این گریه ست
هم سفر شد عمّه ام با شمرها!آه ای خدا
جای مردن چاره سازم بی امان این گریه ست
چادری پوسیده و چشمانِ هیزِ شامیان
اعتراضم در صفِ نامحرمان این گریه ست
حرفهای زشت شد ردّ و بدل،صبرم گسست
من سلاحم پیشِ قومِ بد دهان این گریه ست
رقصِ نیزه می کند با راسِ بابایم حسین
پاسخم با ظلمِ خولی و سنان این گریه ست
من امامِ ساجدینم خسته ام از روزگار
بهترین چیزی که دارم در جهان این گریه ست
- چهارشنبه
- 10
- شهریور
- 1400
- ساعت
- 14:6
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه