مُردم و زنده شدم صدبار در بینِ مسیر
دیدم از مردم چقدر آزار در بینِ مسیر
با غل و زنجیر در بالای ناقه..مضطرب
زخم ها خوردم من از اغیار در بینِ مسیر
در کنارِ عمّه ام بردند این نامردمان
در میانِ کوچه و بازار در بینِ مسیر
از خود کرببلا تا شام اذیت کرده است
خنده های حرمله بسیار در بینِ مسیر
هم سفر شد دخترانِ فاطمی با شمرها
آسمان شد بر سرم آوار در بینِ مسیر
دست و پایم را به ناقه بسته بودند چون علی
دیده ام صد شعله در گلزار در بینِ مسیر
عمّه ام زینب چنان مادر بزرگم گشته بود
بود مابینِ در و دیوار در بینِ مسیر
چشم ها هیز و سخن هاشان تماماً ناروا
زجرها بردیم در انظار در بینِ مسیر
خارهایی رفت در پای رقیّه خواهرم
بی شباهت نیست بر مسمار در بینِ مسیر
من علی ابن الحسینم راوی کرببلا
مُردم و زنده شدم صدبار در بینِ مسیر
- چهارشنبه
- 10
- شهریور
- 1400
- ساعت
- 14:7
- نوشته شده توسط
- یوسف اکبری
- شاعر:
-
محسن راحت حق
ارسال دیدگاه