• پنج شنبه 1 آذر 03

 مرتضی محمودپور

در منقبت حضرت زینب(س) ورود اسرا به شام

786
1

◾در منقبت حضرت
◾زینب کبری(س)
◾بازار کوفه و شام

◾بنداول
سر به خاکت نهاده ام زینب
مست یک جرعه باده ام زینب
مادرم شد کنیز مادر تو
سر به راه تو داده ام زینب
پدر و مادرم به قربانت
من فدایی ساده ام زینب
جذبه ی تو شهید پرور شد
در سپاهت پیاده ام زینب
تا که تعظیم در حرم کردم
دوست دارم مدافعت گردم

◾بنددوم
زیر این آسمان مینایی
تو به قرآن شبیه زهرایی
بین زنها به پیشگاه خدا
همه پایین فقط تو بالایی
عده ای برکه عده ای رودند
لیک میدانم اینکه دریایی
یاس ام البنین مجنونت
چونکه در کربلا تو لیلایی
همه عالم طفیل درگاهت
رسد از شام ناله و آهت

◾بندسوم
نافله خواندنت نشسته شده
دستهایت به کوفه بسته شده
تا که دیدی سر برادر را
در کجاوه سرت شکسته شده
راس پرخون میان طشت دیدی
بند بندت ز هم گسسته شده
خطبه خواندی و سر فراز شدی
دشمن از خطبه هات خسته شده
تا که در شام قد علم کردی
پشت خصم حسین خم کردی

◾بندچهارم
چقدر رنج دیده ای بانو
ازچه اینسان خمیده ای بانو
روی دوشت غم شهیدان را
کوچه کوچه کشیده ای بانو
ناسزا از اهالی کوفه
با چه حالی شنیده ای بانو
بین گودال تاحرم دیدم
چندباری دویده ای بانو
شرم دارم بگویمت از شام
ز آتش کین و ناسزا از بام

◾بندپنجم
بی رقیه به کربلا رفتی
بی نوا سوی نینوا رفتی
با تنی نیلگون و روی کبود
از حسین تا سوی خدا رفتی
سینه چاک امام مظلومان
جانب غصه و بلا رفتی
به غم و درد مبتلا گشتی
به غم عشق مبتلا رفتی
آن جراحات کهنه تا وا شد
چشمهایت به مثل دریا شد

#مرتضی_محمودپور
@haajmorteza 

  • پنج شنبه
  • 18
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 23:0
  • نوشته شده توسط
  • م-مطلق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران